عنوان برتر سری تام کلنسی در تمام دوران
"به قلم Andy Hartup از Game Radars"
داستان های نظامی مناسب و سادهی "تام کلنسی" (Tom Clancy)* پایه و اساسی برای بازی های رایانه ای از سال 1987 بوده اند، زمانی که Argus Press Software بازی The Hunt for the Red October را برای کنسول ZX Spectrum عرضه کرد سری بازی های تام کلنسی چندان معروف نشده بودند تا اینکه Ghost Recon با فضای سنگین نظامی و سیستم تیر اندازی تاکتیکی هاردکور در سال 2001 برای PC منتشر شد. بعد از آن تامِ قصهی ما (اشاره به تام کلنسی) با هر بازی قدرتمند تر می شد و چندین فرنچایز بزرگ (به علاوهی چند نسخهی فرعی) را پایه گذاری کرد. بازی های او توسط سبک هایی نظیر «شوتر های اول شخش» ، «شبیه ساز های پرواز» ، «بازی های استراتژی» ، «مخفی کاری» و حتی «نبرد های نوبتی» احاطه شده بودند. آخرین این ها Tom Clancy's The Division یک بازی شوتر آنلاین (MMO Shooter) می باشد و کاملا آماده است تا در آینده نیز اسم Tom Clancy را یدک بکشد. ولی قبل آن، بیایید نگاهی به تمام سری بازی های او در تاریخ بندازیم و 10 تا از بهترین عناوین او را با هم مرور کنیم.
10. Tom Clancy's Splinter Cell Blacklist
آخرین نسخهی Splinter Cell را می توان با کلمهی «خوب» توصیف کرد. Splinter Cell: Blacklist در حقیقت آن ایده مخفی کاری پرخاشگرانه را از نسخه قبلی یعنی Conviction به ارث برده ولی شاید با اضافه کردن ابزارها مبارزه ای بسیار زیادی، همه چیز را پیچیده کرد. زیبایی واقعی Splinter Cell این است که در هر منطقه، نوعی پازل دارد که برای عبور، باید آن را حل کنید؛ اما در Blacklist شما اگر گیر افتادید به سادگی می توانید «صدا خفه کنِِ» اسلحهیِ خود را در آورده و سپس جهنم به پا کنید تا بتوانید به راحتی آن بخش را پشت سر بگذازید! با این حال، طراحی تمیز مراحل و سکانس های بزرگ هوشمندانه، می تواند ارزش بازی کردن این نسخه را افزایش دهد.
9. Tom Clancy's Ghost Recon Advanced Warfighter 2
نسخه اصلی Advanced Warfighter یک افتضاح بزرگ بود. این بازی، با اینکه در اولین سال های عرضهی Xbox 360 زیبا جلوه می کرد، اما مرحلهی اجرا بسیار ضعیف تر از نمایش های اولیه بود. این جریان گذشت تا اینکه عنوان Tom Clancy's Ghost Recon Advanced Warfighter 2 خراب کاری های نسخهی اول را پوشاند؛ این عنوان با طراحی بصری فوق العاده، طراحی هوشمندانهی مراحل، سیستم شوتینگ عالی و چندتا از بهترین و زیبا ترین تکنولوژی های نظامی که در بازی ها دیده شده بود، وارد بازار شد. یکی از این تکنولوژی ها، سلاحی بود که می توانست گوشه ها را هدف بگیرد، چیزی که در دنیای واقعی هم وجود دارد؛ یا مثلا قابلیتی که به شما اجازه می داد دشمنان را مارک (علامت گذاری) کنید تا یارانتان، آن ها را هدف بگیرند. بازی Advanced Warfighter 2 یک نقطهی شیرین بین واقعیت و تکنولوژی آیندهی نزدیک بود؛ Ghost Recon یـی که شکوفا شد و تجربهی لذت بخش تری نسبت به Future Soldier ارائه داد.
8. Tom Clancy's Endwar
Endwar همهی ما را بازیچهی خود کرد. زمانی که دستور های صوتی یک ویژگی بسیار جالب بودند، شرکت یوبیسافت این بازی استراتژی را از دنیای Tom Clancy ساخت؛ محصولی که در آن می توانستید به صورت کامل، با «حرف زدن» بازی کنید. بدیهی است که آن دستور العمل ها فاجعه بودند. چرا؟ زمانی که بازی دستور ها را اشتباه دریافت می کرد، ژنرال های نشسته برروی صندلی، شروع می کردند به به «سوگند خوردن» در میان دستور هایی که صادر می کردند! با این حال، عنوان Endwar به لطف نقشه هایی که واقعا عالی طراحی شده بودند، یک بازی استراتژی خوب بود که میتوانستیم در آن به کاوش بپردازیم. برگرداندن کنترلر، راه حل ایده آلی برای حل مشکل صدا نبود اما بدان معنا بود که شما می توانستید از یکی از معدود عناوین استراتژی عرضه شده برروی کنسول ها، لذت ببرید... البته، قبل از اینکه XCON: Enemy Unknown به کنسول ها بیاید و همه تسلیم شوند!
7. Tom Clancy's Ghost Recon Shadow Wars
کنسول Nintendo 3DS حقیقتا دستگاه ایده آلی برای عناوین قوی Tom Clancy نبود. در این کنسول ما حضور بهترین نسخه های Splinter Cell نمی دیدیم یا المان های شبکه ای قدرتمند Rainbow Six را نیز نداشتیم؛ در مجموع، بازی های شوتر نمی توانستند در کنسول های دستی Nintendo چندان دلچسب باشند اما Ghost Recon Shadow Wars یک استثنا در معبد Tom Clancy بود! به جای یک شوتر مالتی پلیر آرام، عنوان Shadow Wars یک «نقش آفرینی» (RPG) تاکتیکی بود که مراحل کوچک آن، شما را در نبرد هایی پر تنش قرار می داد. این بازی همان سنگینی و تنش یک تاکتیک درست از آب در آمده و نبرد های یک عنوان Ghost Recon ، اما در قالب چیزی شبیه به XCOM را به خوبی ارائه داد. آن المان های الهام گرفته شده از XCOM به خوبی در Shadow Wars استفاده شدند. این آخرین عنوانی بود که آقای "جولیان گولوپ" (Julian Gollop) برای شرکت یوبیسافت (Ubisoft) طراحی کرد.
6. Tom Clancy's Rainbow Six Vegas
با توجه به ویژگی های جالب Rainbow Six ، خوب است که یوبیسافت چندین نسخه را از دل آن بیرون کشید! در حقیقت نسخهی اول بهترین بود آن هم درحالی که ظاهر پر زرق و برقی داشت. گیم پلی جدید که نسبت به قبل کاملا تغییر یافته بود، باعث شد فکر کنید که اولین Rainbow Six را بصورت مدرنیزه شده و بهینه شده برروی کنسول خود تجربه می کنید. بازیابی میزان سلامتی شخصیت بازی، حالت سوم شخص در هنگام کاور گیری و همینطور دستور های حساس برای دیگر اعضای تیم، همه و همه باعث شدند که یک تجربه منحصر به فرد را از این بازی کسب کرده باشید.
با اینکه این عناصر بی شک کمی بازی را از ریشه های خود دور کرده و جذابیت آن را برای بعضی از گیمر ها از بین برده بود، باز هم با یک بازی سفت و سخت و به اندازه کافی نظامی، طرف بودیم که شما را راضی نگه می داشت. باز هم یاد آوری می کنم؛ این ایده بدی بود که نسخه دوم بدون هیچگونه پیشرفت خاصی به «شهر گناه» بازگردد. آیا Rainbow Six Vegas هنوز هم ارزش بازی کردن را دارد؟! بله، یه جورایی... ولی بهتر نیست که بجای اینکار، عنوان Rainbow Six: Siege را تجربه کنید؟!
5. (Tom Clancy's Ghost Recon (2001
نسخه اصلی Ghost Recon اصلا استاندارد های یک شوتر معمول در زمان کنونی را ندارد. سیستم شوتینگ و مبارزات تقریبا آرام هستند، کیفیت بصری چندان زیبا نیست که در نتیجه باعث می شود تا شوتر تاکتیکی آن، با گرافیک و طراحی بصری جور در نیاید. .در آن زمان، اشکالی نداشت که یک بازی، هم یک شبیه ساز باشد و هم شوتر؛ این بازی به طرز شگفت انگیزی زیبا بود و Set Piece های (سکانس های بزرگ و هزینه بر) فوق العاده ای داشت. در Tom Clancy's Ghost Recon بابت صبر، شکیبایی و یافتن راه های هوشمندانهی تاکتیکی پاداش می گیرید. بازی هایی مثل Operation Flashpoint و یا ArmA ، گیم پلی رنج آور و کُند خود را به سمت خود می کشند اما این اثر Tom Clancy ، به مراتب قابل قبول تر بود.
4. Tom Clancy's Rainbow Six 3
عنوان Raven Shield برروی PC یک بازی استثنایی بود همانطور که Rainbow Six 3 برروی Xbox یک محصول منحصر به فرد بود. خب بیایید نگاهی به آن بیندازیم. هر مرحله، از آغاز تا پایان، یک جو سنگین و گیم پلی مبتنی بر کار تیمی را به ارمغان می آورد. در Rainbow Six مرگ به راحتی به سراغتان می آید! بنابراین باید مراقب هر یک از در های ورودی و یا قسمت های مخفیانه باشید و کاملا محتاطانه عمل کنید؛ وگرنه زمانی فرا می رسد که فریاد خواهید زد : «اوه خدای من! من مُردم!» در حقیقت، بازی Tom Clancy's Rainbow Six 3 نسبت به دیگر عناوین «تیر بزن در رو» برروی کنسول ها، متنوع بود. حتی بخش چند نفرهی بازی نیز آن بالانس و حس مرگبار را القا می کرد. یک نکتهی جالب دیگر این بازی، وجود سیستم دستور های صوتی بود! به کمک این سیستم می توانستید به اعضای جوخهی خود دستور بدهید و جالب اینجاست که به خوبی هم کار می کرد!
3. Tom Clancy's Splinter Cell Conviction
این بازی در زمان عرضه، سبک جدیدی از مخفی کاری را به ارمغان می آورد که پس از پیچ و خم های بسیار طی روند تولید، بالاخره در سال 2010 منتشر شد.در این نسخه "سم فیشر" (Sam Fisher) با "جیسون بورن" (Jason Bourne) آشنا می شود! این موضوع باعث می شود که محصول نهایی، آن سبک مخفی کاری قدیمی را نداشته باشد، بلکه بر خلاف هر عنوان مخفی کاری دیگری که تا آن زمان دیده شده بود، یک عنوان سریع و تهاجمی باشد. برای مثال ویژگی هایی نظیر Takedown ـهای چندگانه، حس ترس را در افراد باقی مانده ای که منتظر قربانی شدن بودند، ایجاد می کرد.
به داستان که برسیم نمی توان گفت با بهترین داستان سری Splinter Cell طرفیم (با وجود آن صحنهی به یاد ماندنی که شما دست یک مرد را با خنجر خود به درخت می چسباندید!) اما زمانی که گیم پلی، اکشن و قوی است، داستان اهمیت چندانی ندارد. همینطور نباید اجازه دهید که از بخش فوق العاده سنگین و زیبای co-op غافل شویم!
2. Tom Clancy’s Rainbow Six Siege
زمانی که این بازی در آستانهی انتشار بود، نقد های آن منتشر شدند و این موضوع باعث شد تا کمپانی یوبیسافت، بازیکنان کمتری نسبت به انتظارات خود جذب کند. نقشه های بازی بسیار جالب و کاربردی طراحی شده اند و زیبایی بازی، به دلیل ساختار ساده ای است که آن ها در این بازی به کار برده اند.
پنج بازیکن در برابر پنج بازیکن دیگر ؛ یک تیم دفاع می کند و تیم دیگر باید در پایگاه حریف خود رخنه کند... حالا کمی هم چاشنی استفاده از ابزارآلات مختلف را به این ترکیب اضافه کنید. این نبرد، الزاما نبردی اکشن نیست بلکه و هوش و تمرکز نیز نیاز دارد. هر دو تیم باید با هوشمندیِ کامل، برای برنده شدن خود تلاش کنند.
یکی از چیز هایی که مطمئنا Rainbiw Six: Siege پتانسیل بالایی در آن دارد، یک پایان حماسی و بی نظیر 5vs1 است! به عبارتی، فرد تنهایی که در یکی از تیم ها باقی مانده، با استفاده از هوش و تمرکز درست، به تنهایی کل تیم حریف را نابود کند! این لحظات، یکی از نادر ترین لحظاتی است که می تواند در یک بازی وجود داشته باشد، توسط شرکت یوبیسافت به خوبی توانست این تجربه را ایجاد کند.
1. Tom Clancy’s Splinter Cell Chaos Theory
دلایل بسیاری وجود دارد که ثابت می کند SC: Chaos Theory بهترین بازی Tom Clancy می باشد. این بازی کاملا بر اساس تفکرات Clancy ساخته شده و طرح داستان آن نیز در مورد یک درگیری جهانی است که می تواند باعث وقوع جنگی بزرگ در سراسر جهان شود.
عنوان Chaos Theory یک بازی با جو تاریک و متنشنج است که به اندازهی کافی، طرح ها و Set Piece ـهای مختلفی برای داستان و مراحل بازی، به ارمغان می آورد تا شما را پشت پلتفرم خود میخکوب کند! تمامی این موارد باعث شدند تا با یک سم فیشرِ چابک تر (علیرغم زیاد شدن سن او) رو به رو شویم؛ آن هم به همراه گدجت های هوشمند بسیار زیاد!
با این حال، ستارهی نمایش ما، بخش Spies vs Mercs است که والا ترین، پرتنش ترین و هیجان انگیز ترین مالتی پلیری می باشد که در عمر خود تجربه کرده اید. البته یکی دیگر از بخش های بازی نیز کاملا بالانس (در تعادل) است و آن چیزی نیست جز نمای سوم شخص گروه Spy ـها که نماد شکنندگی شخصیت های این گروه است، آن هم در برابر دوربین اول شخص گروه Merc ـها که می تواند مهلک بودن آن ها را نشان دهد.
بخش Spies vs Mercs بیشتر از هر بازی آنلاین دیگری باعث می شود که در هر دور بازی، شما نفس نفس بزنید و لیترهایی از عرق از سر و صورت شما جاری شود! البته متاسفانه تاریخ مصرف گرافیک بازی کمی گذشته و بخش Spies vs Mercs نیز دیگر در کنسول ها قابل بازی نیست (سرور های بازی خاموش شده اند) اما باز هم این بازی می تواند لقب بهترین بازی Tom Clancy که تا کنون عرضه شده را یدک بکشد!
.............................
* تام کلنسی: "توماس لئو کلنسی جونیور" (.Thomas Leo Clancy Jr) نویسنده آمریکایی است که بیشتر بهخاطر نگارش جزئیات تکنیکی طرحهای داستانی جاسوسی و فنون نظامی مربوط به دوران جنگ سرد و پیامدهای پس از آن، شناخته شدهاست.کلنسی در سال ۱۹۹۶ به همراه همکارانش شرکت بازیهای کامپیوتری توفان سرخ (Red Storm Entertainment) را بنیان گذاشت. شرکت او به تولید بازیهای نظامی و جاسوسی که نگارش طرحهای داستانی آنها را خود بر عهده داشت، میپرداخت. پس از مدتی شرکت یوبیسافت شرکت او را خرید. پس از آن نیز یوبیسافت همچنان از طرحهای داستانی کلنسی و نیز نام تام کلنسی در بازیهای زیادی استفاده کرده است.
تام کلنسی سرانجام در تاریخ ۲ اکتبر سال ۲۰۱۳ میلادی در بیمارستان بالتیمور و پیش از اینکه اکران بازی نوشته شده بر اساس ایده های خود یعنی The Division را ببیند، درگذشت.(1)
ترجمه: متین نصیری
نقل شده در پردیس گیم